انتظارفرج پنج شنبه 8 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:3 :: نويسنده : احمدسلیمانی فر
گفتند یار رفته سفر باز میرسد بیش از هزار سال گذشت و خبر نشد یعقوب وار این پدر پیر روزگار چشمش به راه ماند و خبر از پسر نشد
کجاست آن یار سفر کرده، آن مسافر غریب، در کدامین سرزمین منزل دارد و در کدام دیار مأوا؟ کجاست او که واسطه فیض است و حبل المتین ، فرزند فاطمه(سلاماللهعلیها) است و از سلاله پاک حسین (علیهالسلام)؟ کجاست اَبَر مرد تاریخ، آن یگانه دوران و منجی نسل انسان؟ دیر زمانی است که چشم در راهیم و به انتظار مقدمش ثانیه شمار لحظهها. پس چرا نمیآید؟ چرا نسیم وصال نمیوزد و فصل خزان نمیرود؟ چرا فرقت و هجران رخت بر نمیبندد و روزگار رهایی سر نمیرسد؟ نکند ، نکند این به درازا کشیدن ایام هجر از ما باشد؟ اندکی فکر، کمی اندیشه ،آری! این نیامدن و به تاخیر افتادنها از ماست، از ما و از کردهها و نکرده های ما، از ما و از فعل و عمل ما . مگر راه به بیراهه رفتهایم که نوای حضرتش را فراموش کردهایم آن جا که فرمود: ما را از شیعیان دور نگاه نمیدارد، مگر رفتارهای آنان که به ما میرسد و دور از انتظار است. مگر یقین نداریم که او آمدنی است و برای آمدنش باید که مهیا شد مگر باور نداریم که او « بهار زندگی» و «پدری مهربان» و آن هم پدری مهربانتر از هر مادری است. مگر شک کردهایم که او واپسین نشانه خدا روی زمین، و واسطه فیض از سرچشمه زلال الاهی است. مگر فراموش کردهایم که او حسین(علیهالسلام) امروز است و آرمانش آرمان حسین(علیهالسلام) و مقصودش به مقصد رساندن آدمی، بدان جا که شایسته مقام انسانیت است؛ پس چرا صدای « هل من ناصر » او به گوش ما نمیرسد. مگر به یاد نداریم روایات بسیاری که از جهان پس از ظهور خبر دادهاند و از عدالت و امنیت، رضا و خشنودی و به انجام رسیدن ماموریت صدوبیست و چهار هزار پیامبر و یازده امام و هزاران هزار از صلحا و پاکان مژده دادهاند.. مگر ایمان نداریم که با ظهورش اهل آسمان و زمین مسرور شوند. بر دولتش چنان رفاه و آسایشی سایه افکند که نظیرش را تاریخ هرگز به خود ندیده است، و مگر نه این است که با معرفت و انتظاری پویا ، دوران فراق و هجران به سر میرسد و آن صبح امید طلوع میکند. آری باید به پا خاست. چشمها را شست و در راه کسب معرفت حقیقی گام نهاد. معرفتی که اگر از آن غافل شویم، به مرگ جاهلیت دچار خواهیم شد. باید که عزم را جزم کرد و مشتاقانه با فعل و عمل زمینههای ظهورش را مهیا ساخت. باید که بی تاب بود و خستگی ناپذیر کوشید تا دشمنان حضرتش را از کارشکنی و تفرقه انگیزی و از به پا کردن فتنه و آشوب و بلوا، مایوس ساخت. باید عهدی بست، عهدی از جنس عشق و وفا که دست در دست هم در ظل توجهات وعنایات مولا معارف مهدوی را فرا گرفته، در گسترش این فرهنگ لحظهای غفلت نورزیم. اللهم عَجّل لولیک الفرج نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|